صفحه اصلی / فرهنگی و آموزشی / پدیده شوم بی سرنشینی یا هرزگردی

پدیده شوم بی سرنشینی یا هرزگردی

پدیده شوم بی سرنشینی یا هرزگردی

خودروی «بی سرنشین» چیست و چگونه می توانیم آن را کاهش دهیم؟

قبلا عوامل مهمی را که در بوجود آمدن ترافیک و آلودگی هوای ناشی از آن دخالت مستقیم داشته اند بررسی کردیم. خودروهای تک سرنشین، خودروهای بی‌سرنشین و نحوه رانندگی و توقف شهروندان، مهمترین این عوامل ذکر شدند. برخی مسائل مربوط به رانندگی و توقف، همچنین بعضی عوامل در بوجود آمدن خودروهای تک‌سرنشین نیز بیان شد. در این شماره قصد داریم عامل مهم دیگری را که در بوجود آمدن ترافیک شهر تهران تاثیر زیادی دارد بررسی نماییم. این عامل مهم چیزی نیست جز «خودروهای بی‌سرنشین» که می توان آن ها را «خودروهای هرزگرد» نامید. پدیده هرزگردی به اشکال مختلف وجود دارد که کاهش آن می تواند تاثیر چشمگیری در کاهش ترافیک داشته باشد. نکته مهم این که منشاء اصلی خودروهای تک سرنشین را شاید بتوان در عدم ظرفیت و کیفیت سیستم حمل و نقل عمومی شهر دانست اما خودروهای بی سرنشین یا هرزگرد قطعاً دارای ریشه های فرهنگی هستند که شاید حذف آن بسیار ساده تر و کم هزینه تر باشد. متاسفانه تاکنون عزم جدی برای حل کردن این مشکل بزرگ مشاهده نشده است.

سوالی که در ابتدا مطرح می شود این است که مگر خودروی بی‌سرنشین هم داریم؟ برای آشنایی با این عامل شوم ترافیکی، ابتدا می بایست آن را تعریف کرد. اما برای تعریف خودروی بی‌سرنشین، یک بار دیگر تعریف خودرو تک‌سرنشین را مرور می کنیم:

هر اتومبیلی که مسیری را طی کند به طوری که لازمه آن سفر، انتقال فقط یک نفر از نقطه ای به نقطه دیگر باشد، آن خودرو، تک‌سرنشین محسوب می شود. با کمک همین تعریف می توان خودروهای بی‌سرنشین را نیز چنین تعریف نمود:

  خودروی بی‌سرنشین
خودروهایی که در حال تردد هستند به طوری که هیچ کدام از سرنشینان، الزامی برای جابجایی در شهر نداشته باشند و یا حضور خودرو در آن سفر الزامی نباشد آن خودرو، بی‌سرنشین یا هرزگـرد محسوب می شود.

برای روشن‌تر شدن موضوع چند مثال می زنیم:
۱- «نوروزی» که راننده شخصی «مهندس ایروانی» است هر روز صبح به منزل مهندس می رود و او را از منزل به محل کار می‌برد. بعد از ظهرها هم ابتدا می بایست مهندس را به منزلش برگرداند و سپس به خانه برود.

۲- «نسرین» که ساکن غرب تهران است، دخترانش سروین و آوین را که در کلاس‌های سوم و ششم درس می خوانند در محدوده یوسف آباد ثبت نام کرده و طوری برنامه ریزی نموده که در برخی روزها خودش بچه‌ها را به مدرسه برساند و در برخی ایام نیز از سرویس مدرسه برای این منظور کمک بگیرد.

۳-  «احمد» هر روز فاصله بین منزل تا ایستگاه مترو را با خودروی شخصی طی می کند. سپس اتومبیل را در کوچه‌های اطراف مترو پارک کرده و با مترو به محل کار خود می رود.

۴- یکی از تفریحات کامران و هومن و بهمن این است که سوار اتومبیل شوند و اصطلاحاً دوردور کنند! کامران خیابان گردی با اتومبیل را مصداق تفریح جوانان می داند و در جواب منتقدین می‌گوید: «چرا جوان ها را محدود می کنید؟ چرا نمی‌گذارید اینها جوانی کنند؟ مگر دوردور چه ضرری به حال شما دارد که می خواهید همین یک تفریح را هم از ما بگیرید؟!»

۵- «مصدری» به دلیل مشغله کاری، در هر هفته حداقل دوبار به شهرهای دیگر سفر می کند. سفرهای او معمولا با قطار و هواپیما انجام می شود. او برای رسیدن به فرودگاه و راه آهن معمولا از «احسان» فرزندش می خواهد او را برساند و پس از برگشت هم همین کار را انجام می دهد. احسان چون تازه گواهینامه گرفته از این کار لذت می برد.

روزانه مشابه اتفاقات بالا در اطرافمان زیاد می بینیم. افراد زیادی وجود دارند که از خودرو استفاده می کنند در حالی که می توانند آن را به کار نبندند. استفاده از خودرو در این حالت موجب تولید خودروی بی‌سرنشین می شود. خودروهای بی‌سرنشین به مراتب از خودروهای تک‌سرنشین خطرناک تر هستند زیرا در حالی ترافیک معابر را بالا می‌برند که هیچ الزامی برای جابجای سرنشینان یا حضور اتومبیل در خیابان و بزرگراه وجود ندارد.

یک بار دیگر مثال های فوق را با هم مرور می کنیم:

۱- سفرهای درون شهری مهندس ایروانی با راننده شخصی به محل کار، مصداق سفر با خودروی تک‌سرنشین محسوب می شود چراکه الزامی برای حضور راننده در آن سفرها وجود ندارد. به عبارت دیگر، آن سفر بدون راننده هم می تواند انجام شود! پس به همین دلیل، سفرهایی که نوروزی در غیاب مهندس و در مسیر منزل خودش و مهندس انجام می دهد مصداق بی‌سرنشینی یا هرزگردی است! با این حساب، مهندس ایروانی در هر روز دو سفر تک‌سرنشین (سفرهایی که خودش با راننده در خودرو حضور دارد) و دو سفر بی‌سرنشین تولید می‌کند. اگر مدیران محترم به این مقوله مهم توجه بیشتری کنند، گام مثبتی در کاهش ترافیک و آلودگی هوای پایتخت برداشته خواهد شد.

۲- نسرین اگر بچه‌ها را در نزدیک‌ترین مدرسه به منزل، نام نویسی نماید در این صورت می تواند حتی به صورت پیاده و بدون استفاده از خودرو آن ها را به مدرسه برساند؛ در این صورت نیازی به روشن کردن و به خیابان انداختن خودرو نخواهد بود. سفرهای درون شهری نسرین، یکی از مصادیق هرزگردی است. با این حساب اکثر سرویس‌های مدارس هم اتومبیل‌های بی‌سرنشین محسوب می‌شوند مگر این که الزامی برای حضور کودک در مدرسه ای دورتر وجود داشته باشد. مثل مدارس استثنایی، تیزهوشان و …

۳- طی کردن فاصله منزل تا مترو یا خط BRT نیازی به خودرو ندارد مگر این که مسیر طوری باشد که واقعا نتوان از خودرو استفاده نکرد و یا در مسیر برگشت به دلایلی نیاز به خودرو وجود داشته باشد. با این حساب، درصد بالایی از خودروهایی که در نزدیکی ایستگاه‌های مترو پارک شده اند، در هنگام تردد در معابر، خودروهای بی‌سرنشین هستند. حتی از آنجایی که توقف‌های متراکم در نزدیکی ایستگاه‌های مترو، اختلال هایی در عبور و مرور آن مناطق ایجاد می‌کند، توقف آن ها مصداق توقف ناصحیح هم هست مگر این که اتومبیل را در پارکینگ‌هایی که به همین منظور در نظر گفته شده پارک نمایند. قبلا در مورد توقف ناصحیح و پیامدهای مرگبار آن به صورت مفصل توضیح داده شد.

۴- «دوردور» به یکی از تفریحات برخی جوانان تبدیل شده بطوری که برخی ساعت ها، خیابان های محل دوردور به شدت بند می آیند. به عنوان مثال برای عبور از مسیری در خیابان اندرزگو که در حالت عادی به کمتر از ۵ دقیقه زمان نیاز است، در ساعات اوج دوردور، ممکن است ساعتی طولانی در ترافیکی بمانیم که علت اصلی تشکیل آن هم، همان خودروهای بی‌سرنشین یا هرزگرد هستند؛ خودروهایی که با حضور در خیابان، مسیر را نه تنها برای مردم، بلکه برای خودروهای امدادی و اورژانس هم بند می آورند.
البته پدیده دوردور دارای عوامل مهمی است و نمی توان آن را ساده انگاشت و باید موشکافی شود. این که برای عده ای در زمان اوج ترافیک و شلوغی معابر، به خیابان انداختن خودرو و رفت و برگشت چندباره از یک مسیر، تفریح محسوب می شود، پدیده ای است منحصر بفرد که احتمالاً فقط در کشور ما وجود دارد؛ وگرنه در هیچ کجای دنیا مردم با حضور در خیابان شلوغ و آلوده‌تر کردن هوای ناپاک شهر و بند آوردن مسیرهای عبوری دیگران، تفریح نمی‌کنند!

۵- خوشبختانه مترو در فرودگاه، ایستگاه راه آهن و حتی پایانه مسافربری دارای ایستگاه است. اگر مصدری، در نیمه های شب از اتومبیل شخصی برای این منظور استفاده کند مشکل چندانی نیست اما استفاده از اتومبیل برای رفتن به فرودگاه در طول روز، تولید خودروی بی‌سرنشین محسوب می شود چون راه‌های زیادی وجود دارد که این سفر درون‌شهری را با خودرو شخصی انجام ندهد و حتی سریع تر و مطمئن‌تر به مسافرت خود برسد!

هنگامی که در اتوبان و در ترافیک شدید منتظر هستیم تا سانتی‌متر – سانتی‌متر راه باز شود، با بررسی اطراف، تعداد خودروهای تک‌سرنشین ظاهری را می توان بالای ۸۰ درصد تخمین زد. مردمی که در ترافیک، یا شبکه های اجتماعی را رصد می کنند یا موسیقی گوش می دهند و یا در فکر مشکلات زندگی هستند! مردمی که به این ترافیک و هوای ناپاک منزجر کننده شهر عادت کرده اند و حتی چاره ای جز عبور هر روزه از آن را برای خود نمی بینند. کسانی که دست‌کم ۴۵ دقیقه زمان حضور در ترافیک را به زمان رسمی رسیدن به محل کار یا منزل اضافه کرده و مهم‌تر این که آن را کاملا پذیرفته اند. در هر صورت اگر تغییر را آغاز نکنیم آینده روشنی در انتظارمان نخواهد بود

همان طور که بارها گفته شده خودروهای تک‌سرنشین و هرزگرد از روی ظاهر، قابل شناسایی نیستند. چه بسا خودروهایی که چند سرنشین دارند اما یا هرزگرد هستند و یا تک‌سرنشین محسوب می‌شوند. پس نتیجه این که فقط خودمان می دانیم که آیا خودرومان تک‌سرنشین و هرزگرد است یا نه! و فقط خودمان می‌توانیم با این پدیده شوم مقابله کنیم.
اکنون براحتی می توان به این سوال پاسخ دادکه «چرا تهران با تعداد خودروی کمتر و متراژ بیشتر بزرگراه نسبت به بسیاری از پایتخت‌های شلوغ دنیا، ترافیک هایی را تجربه می کند که آن‌ها در خواب هم نمی‌بینند.

با بررسی آلودگی هوای تهران، واقعیت های دیگری هم روشن می‌شود که با بررسی آن عمق فاجعه را می‌توان بهتر درک کرد. به گفته یک کارشناس هواشناسی، موقعیت جغرافیایی تهران به گونه‌ای است که از اطراف خصوصا از شمال و شرق با کوه محصور گردیده است. همین امر باعث شده که علاوه بر آلودگی هوای ناشی از ترافیک های درون شهری، آلودگی های منتج شده از کارخانجات مستقر در جاده های غربی پایتخت نیز با جریان باد به این شهر رسیده و محبوس شود. چراکه اولا جریان هوا، از غرب به شرق است ثانیا در شرق و شمال شهر، جریانات جوی به دلیل وجود کوه‌ها نمی‌تواند آلاینده‌ها را از شهر دور کند. در صورتی که در سایر شهرهای پرجمعیت و شلوغ دنیا، معمولا باد می‌تواند براحتی آلاینده ها را از شهر دور کند.
این مساله لزوم توجه به حمل و نقل عمومی و کاهش هرزگردی و تک‌سرنشینی را در پایتخت، صدچندان می کند. چراکه هوای آلوده این شهر ماندگار است و براحتی از شهر دور نمی شود!

استفاده ناصحیح از خودرو خصوصا در زمانی که هوا سردتر می شود شرایط را بسیار دشوارتر هم خواهد کرد چراکه پدیده «وارونگی» موجب خواهد شد تا آلاینده ها به سطح زمین نزدیک تر شوند و بیشتر در مسیر تنفس ما قرار بگیرند. پس از همین امروز، تلاش کنیم تا هرزگردی و تک‌سرنشینی را به حداقل ممکن برسانیم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *