ک ایمیل با عنوان “۹۱۱ توربو-ژوهانسبورگ ” در اینباکس کامپیوتر ظاهر شد. توربو. ژوهانسبورگ. قدری نشستم. توصیف آن حالت کمی سخت است. روی ایمیل کلیک کردم. یک دعوتنامه از طرف پورشه برای آزمایش ۹۱۱ توربو که در اواسط عمر خویش که بهروز شده بود را دیدم:
۲۰۱۷ Porsche 911 Turbo Cabriolet
حالا باقدرت ۵۸۰ اسب بخار و شتاب صفرتا ۹۶ کیلومتر زیر ۳ ثانیه،۹۱۱ توربو همچنان حد نهایی پورشه در تعریف واژههای کارایی، لوکس بودن و خاص بودن است. ما مایلیم که شما آخرین نسل سوپر کار همهفنحریف پورشه را در افریقای جنوبی تجربه کنید.
بروم؟ البته که خواهم رفت. اما رفتن مرا نگران میکند. از ایمیل پورشه چیز دندانگیری به دست نیامد اما میتوانم مجسم کنم که ما احتمالاً خودرو را در کیالامی (Kyalami) خواهیم راند. کیالامی خانهی تاریخی گرند پریکس افریقای جنوبی است. روحها میتوانند زمان زیادی بیدار شوند؛ و حرکت با زحمت در آنجا یعنی بیدار کردن دو روح سرگردان: یکی همان پیست و دیگری توربوشارژر. اجازه دهید که دو شیطان خودم را به شما معرفی کنم.
در طی سالهایی که فرمول ۱ موردعلاقهام را دنبال می کردم-دهه ی ۷۰ بود- من شیفتهی رانندهی جوان تام پرایس بودم، کسی که جایگزین پیتر روسون در تیم موردعلاقهی من شده بود، یک سایه! در آن زمان من رانندگی پرایس را در گرند پریکس لانگ بیچ دیدم، او یک استعداد واقعی بود؛ اما در مسابقهی کیالامی سال ۱۹۷۷-مکانی که روسون ۳ سال قبل در آنجا فوت کرده بود-مارشال ۱۹ ساله در پیست و درست در جلوی خودروهای هانس استاک و پرایس حرکت میکرد و سرعت هر دو در حدود ۲۷۳ کیلومتر در ساعت بود. استاک از راست میخواست حرکت کند اما پرایس هرگز ندید که او میآید…
تصادف حاصله بسیار وحشتناک بود، مارشال تقریباً ناپدید شد. برای همتیمیهای او، از دست دادن یک نفر دیگر باورکردنی نبود. پرایس در همان لحظه جان سپرد. کپسول آتشنشانی ۲۰ کیلویی، کلاه ایمنی او را برداشته بود. هنوز پای راست او بر روی پدال گاز قرار داشت. تماشاگران از همهجا بیخبر هاتداگ میخوردند و بچهها جرعهجرعه آبمیوه مینوشیدند. کمی دورتر با گارد ریل برخورد کرد و با برخوردی دیگر با ژاک لافیت، هردوی آنها به اولین فنس موجود در پیچ پرتاب شدند.
زمانی که شما شروع به دنبال کردن مسابقات اتومبیلرانی میکنید، داستان بد دربارهی تصادفات مثل فیلمهای جنگ جهانی دوم با آتشبارهای سنگین به نظر میآیند. شوم و ترسناک، اما یکجوری فریبنده است.
اما بعداً چیزی بدتر از هر فیلم ترسناکی برای کسی که شما میشناسیدش رخداده است. صدای خنده میآید، روز یکشنبه است و بهجای خوابیدن سقف اتاق را تخته پوش میکنید. این همان زمانی است که داناهو مرد، ویلنوو مرد و سپس آیرتون سنا مرد. هرزمانی شما احساسی قدم به عقب میگذارید. پروانهی کندذهن هنوز هم دور شعله میچرخد اما در شعاع امنی دور میزند. اگر سن شما به مسابقات گرندپریکس آن زمان قد میدهد، میدانید که منظورم چه بوده است. شرمآور است اما ۳۹ سال بعد من هنوز هم دربارهی دیدار کیالامی مردد هستم.
۲۰۱۷ Porsche 911 Turbo Cabriolet
روح دیگر در ماشین است. یا دقیقاً بگویم فانتومی در توربوشارژر است. ازقضا اولین خودروی توربوشارژ داری که میبینم، برگشته تا سریعترین باشد.
۱۹۷۲: حافظهی من آسمان آبی کالیفرنیا و سرپایینی خاکی سفتی را نزدیک باکس اسپرینگ نشان میدهد؛ و من ۱۵ سالهی لاغر مردنی هستم که در برابر حدود ۱۰ هزار نفر دیگر قرار دارم. اکثر آنها سیگار میکشند، برخی هم مینوشند. کسی اهمیتی نمیدهد که آنجا گارد ریل سختی قرار دارد. زیرا همهی ما به پیچ ۸ پیست ریورساید خیره شدهایم.
۲۰۱۷ Porsche 911 Turbo Cabriolet
یک جفت از مک لارن M20 نارنجیرنگ ظاهر میشوند، دنی هالم و پیتر روسون هستند، این یکی روسون است، دو سال قبل از سفرش در کیالامی.
خودروی ۷۰۰ اسبی آنها با پیشرانهی شورولت با غرشی شیر مانند از مقابل ما شتاب میگیرند، و سپس جورج فالمر در خودروی پورشه ۹۱۷ با پیشرانهی تخت ۱۲ سیلندر و با رنگآمیزی سفید-قرمز سیگارهای L&M میآید. ۹۱۷ عظیمترین خودروی مسابقهای تمام دورههاست.
در ابتدا بیسروصدا در سمت راست دور میزند، فالمر خودرو را همانند لولهی توپ جنگی آماده میکند. ماشه را میکشد. صدای صفیر آغاز میشود؛ و موشک پرتاب میشود.”توربوها ضربه میزنند.” جمعیت زمزمه میکنند: “هزار اسب بخار” مک لارن ها را زندهزنده میخورد. سرها ناگهان به راست میچرخد. خودرویی با سرعت ۳۲۱ کیلومتر بر ساعت ظاهرشده و سپس بهسرعت محو میشود. هزاران زمزمهی یا خدا از جمعیت شنیده میشود. به نظر میرسد که توربوشارژهای پورشه آن را به جلو پرتاب میکنند. سال بعد من و رفیقم شاهد بودیم که مارک داناهو دوباره با ۹۱۷ پیروز شد. این بار خودرو ۱۵۰۰ اسب بخار قدرت داشت و در مسیر مستقیم به سرعت ۳۸۶ کیلومتر بر ساعت میرسید.
۲۰۱۷ Porsche 911 Turbo S
در اواخر دههی ۸۰ من اولین نسخهی تولیدشدهی موشک مانند پورشه را تجربه کردم و آن دومین نسخهی پورشه ۹۱۱ (۹۳۰) توربو بود. نیمهجان شده بودم. آزمایش با همکاری یک مجلهی بد شوم و توسط رانندهی بازنشستهی مسابقات و در همان ریورساید انجام شد. زمانی که راننده برای انجام تست اسلالوم آماده شد-تستی که من هزاران بار در خودروهای خیابانی انجامش دادهام- به او هشدار دادم که “خب باشه، من میدونم که تو رانندهی مسابقه هستی، اما تو چند دور اول آروم برون. اسپین زدن تو این پیست خیلی آسونه.” در اولین دور او اسپین زد و با از بین بردن مخروطها خودرو را به آغوش گارد ریل فرستاد. داستان هرگز فرار نمیکند. انجام تست اسلالوم توسط خودم و با ۹۱۱ نیازمند تنظیم حسابشدهی ساعتم برای آینده بود. پدال گاز را فشار میدهم و پیشگویی میکنم: “اگر حالا گاز بدم، فقط آن مخروط را از دست خواهم داد، آه، آه.”
۲۰۱۷ Porsche 911 Turbo S
و همهی اینها در مغز من شناور هستند و من در آخرین پیچ و داخل آخرین نسخهی بهروز شدهی پورشه ۹۱۱ توربو S 2017 هستم.”خندهدار” فکر میکنم که “این چیزها هنوز پس از یک سیستم القایی نامیده شدهاند. منظورم این است که چند خودرو پس از یک سیستم القایی نامگذاری شدهاند؟” اوه خدای من، کیم تمرکز کن!
Porsche 911 Turbo S
این خودرو واقعاً پرکشش است. من پدال ترمز را محکم فشار میدهم و فشار حاصله را بهواسطهی پایم احساس میکنم. چهار کالیپر ترمز توربو S بزرگ هستند و دیسکهای سرامیک خاکستری نمایی جذاب به آنها دادهاند و گردن من در برابر کاهش سرعت میخواهد مقاومت کند. این یک پیچ بیقاعده است و به خاطر وجود ساختمان پیت شما کاملاً نمیتوانید آن را ببینید مگر اینکه آنجا باشید! دو معکوس میکشم، بوم، بوم! در مسیر مستقیم سرعت را افزایش داده و به شیفترهای مرسوم پورشه که حالا به شیفترهای خودروهای مسابقهای این خودروساز تبدیلشدهاند نگاهی میاندازم.
Porsche 911 Turbo S
پیچ رأسی در پیش است. واردش میشوم، خودرو واقعاً همانند پاککنی بزرگ احساس میشود که بر روی وایت برد شیشهای حرکت میکند. سیستم آنتی رول فعال پورشه خودرو را تقریباً تخت نگه میدارد. فشار دادن دکمهی اسپورت در قسمت انتخاب سیستم تعلیق که روی فرمان قرار دارد، هر چیزی را برای ۲۰ ثانیه تندوتیز میکند. احتراق عقب میافتد درحالیکه پرههای متغیر توربو اندکی نزدیکتر میشوند تا پدال گاز برای شتاب سریعتر آماده شود.
خارج از آن پیچ رأسی لحظهی حقیقت است. وقت توربو است. باشه، دوست عزیز من میخواهی چه کسی باشی؟ یک ۹۱۷ مدرن؟ آن ۹۳۰ توربو؟
یک دقیقه صبر کنید. چه اتفاقی برای آن راه مستقیم شکارچی که پس از پیچ رأسی انتظار مرا میکشید افتاد؟ هیولای ۴۰ سالهای که ازش میترسیدم کجاست؟ تا صبح امروز من نفهمیدم که او حتی آنجا نیست. درحالیکه صبح باران ریزی میبارید، ما تست را به خاطر نوشیدن قهوه متوقف کردیم. تاریخ کیالامی را مرور کردیم: پس از تحریمهای بینالمللی ضد آپارتاید که گرند پریکس را متوقف کرد، پیست ورشکست شد. یک فروشندهی ثروتمند پورشه، لاشهی بیجان پیست را خرید.
Porsche 911 Turbo S
پایم تا آخر روی پدال گاز میرود، برای پاسخی سریع، ویژگی جدید یعنی بوست دینامیک پیشازاین سوخت را قطع کرده اما دریچهی گاز را برای کمک به حفظ فشار منیفولد باز نگهداشته است. فشار بالا تنها خروجی پیشرانه را افزایش نمیدهد بلکه به مصرف بهینهی سوخت نیز کمک میکند.
۹۱۱ توربو S میتواند در زمان ۲٫۸ ثانیه بهسرعت ۹۶ کیلومتر بر ساعت برسد (مدل پایهی توربو در ۲٫۹ ثانیه به این سرعت میرسد). در سرعت ۱۶۰ کیلومتر بر ساعت، باد اطراف خودرو را فرامیگیرد.
دماغه بازنگری شده و چراغهای جلو با تکنولوژی LED نمایی جذابتر به پورشه بخشیدهاند. همچنین رینگهای جدید ۷ پره و ۲۰ اینچی نیز تکمیلکنندهی کار هستند.
اگر این مسیر مستقیم ادامه پیدا کند من نهایتاً بهسرعت ۳۳۰ کیلومتر بر ساعت خواهم رسید. اما من تیک آف میکند. این یک دور باحال بود. هی پسر، من میخندم! پس از پارک کردن این هیولای گرانقیمت (۱۶۰۲۵۰ دلار برای کوپهی پایه، ۲۰۱۴۵۰ دلار برای توربو S کابریولت)، فهمیدم که واقعاً آدرنالین زیادی را به خودم تزریق کرده بودم. دوباره ۱۸ ساله هستم، قبل از مرگ پرایس در اینجا و قبل از ترساندن من، قبل از وحشت من از سرشاخ شدن با توربوهای ۹۱۱٫ دو شیطان در ظهر از بین رفتند. یا شایدم فقط یکی بودند.
زمانی که وقت رفتن شد، هر خبرنگاری یک کیف کوچک سفید در دست داشت که یادبودی از طرف مالک پیست بود. یادبود بلوکی کوچک از آسفالت پیست بود. در زیر آن نوشته شده بود: “Kyalami, Starting Grid, 1992” قبل از اینکه پیست قدیمی تخریب شود، خط شروع-پایان آن با دقت به ۲۰۱۵ قطعه بریده شد (جشن تولد دوبارهی پیست در سال گذشته). با لبخندی از جانب میزبانان،
حالا قطعهای از کیالامی وحشتناک در دستان من قرار داشت. این دقیقاً همانی بود که ازش دوری میجستم. قطعهای از پیست را نگهداری کنم؟ حدس میزنم که این روح مرا تا خانه دنبال خواهد کرد.
منبع: motortrend