متخصصین و خورههای فراوانی در دنیای اتومبیل حضور دارند؛ کسانی که شب و روزشان را با اطلاعات در مورد خودروهای دنیا سپری میکنند. برخی به رشته مکانیک روی میآورند و برخی مشترک مجلات خودرویی میشوند. برخی نیز به نمایشگاههای اتومبیلی که در نزدیکی محل زندگیشان برپا میشود میروند یا دست به بهینهسازیهایی هر چند اندک در خودروی خودشان میزنند. بعضی نیز به خواندن مجلات اینترنتی اکتفا میکنند. امّا برای برخی افراد، چنین چیزهایی کافی نیست.
برخی عاشق این هستند که پشت فرمان نشسته و منتظر سبز شدن چراغ باشند تا پدال را رها کنند. البته نه در خیابان، بلکه در پیست مسابقه. این افراد حتی وقتی در دفتر کار خود نشستهاند، نیز به این احساس خوشایند فکر میکنند. با این حال، کسی که میخواهد در میدان مسابقه با دیگر رانندگان مسابقه، باید در عین حال که متوجه خطرات مسابقه است، برای رسیدن به پیروزی، ترسهای خود را کنار بگذارد.
تفاوت بسیار زیادی بین داشتن یک ۹۱۱ و رفتن به یک سری مسابقات دریفت وجود دارد. بنابراین، میبایست بین علاقهمندان و هواداران صنعت خودرو با رانندگان مسابقه یک مرزبندی قائل شد. مسابقه رانندگی چیزی بیشتر از داشتن یک خودروی سریع و رانندگی با آن در پیست مسابقه است. هر کسی که پول کافی داشته باشد، میتواند یک خودروی اسپورت گرانقیمت تهیه کند و آن را به پیست نوربرگرینگ ببرد.
یک راننده مسابقه به اندازهای که میتواند، سرعت نمیگیرد؛ تا سر حد تواناییاش، فشار نمیآورد؛ و برای خودش حد و مرزی قائل نمیشود. یک راننده مسابقه واقعی به اندازهای سرعت میگیرد که اتومبیل زیر پای او میتواند سرعت بگیرد و تنها محدودیت پیش رویش، همین سرعت اتومبیل است.
امّا برای این منظور چه کار باید کرد؟ برای اینکه این کار را به صورت حرفهای دنبال کنیم، چه کارهایی باید انجام داد؟ لوک ادواردز که از رانندگان مسابقه کارتینگ است، در این باره تجربیاتش را به اشتراک گذاشته است. وی روند کاریاش به سه بخش عمده تقسیم کرده و اشاره میکند که همه این مراحل هزینهبر بوده و در نهایت سود مالی کمی عایدش شده است. در ادامه این سه بخش را از زبان لوک ادواردز مرور میکنیم.
۱- دوره آموزشی مسابقات سرعت
این یکی از راههای بدیهی برای رسیدن به رانندگی مسابقات است و من از دبیرستان فکر میکردم که این تنها راه من در ادامه مسیر خواهد بود. درباره مدارس مربوط کمی جستجو و تحقیق کردم و پیشنهادهای زیادی از افراد مختلف در این عرصه دریافت کردم. این دورههای آموزش واقعاً هزینه زیادی دارند و در همین حال، انتخابهای زیادی در دسترس نخواهد بود. به عنوان مثال، یک فصل کامل با پیشپرداخت شامل موارد زیر است:
- ۷ دور پایان هفته، شامل ۱۴ مسابقه و ۱۴ دور انتخابی
- ۷ روز برای تمرین.
- هزینه کلی: ۳۸۱۵۰ دلار
البته برای دورها و تمرینهای اضافی میتوان هزینههایی جداگانه پرداخت.
در نظر بگیرید که آنها برای هر مسابقه، هر خودرویی را خودشان دلشان بخواهد، در اختیارتان قرار میدهد و از امکانات کامل برای مسابقه برخوردار نخواهید بود. بنابراین باید بگویم که هر میزان هزینهای که برای این دور مسابقات صرف میکنید، در واقع پول آتش زدن است! میتوانید اسپانسر هم داشته باشید که برای رانندگان با سابقه و روابط زیاد نیز کار مشکلی است.
۲- سازماندهی در باشگاه مسابقات
اول از همه باید گفت که به هیچوجه از ماشینی که تمام پول آن را پرداخت نکردهاید، در مسابقه استفاده نکنید. دلیل آن را کاملاً نمیتوانم توضیح دهم، ولی کاملاً واضح است که در یک رقابت جدّی در پیست مسابقه نباید با اتومبیلی قرضی رانندگی کرد.
یک رقابت با دور تمرینی متفاوت است. اتومبیل شما قرار نیست که تنها یک بار مورد استفاده قرار بگیرد. شما قرار است که هر هفته تا نهایت توانش از آن استفاده کنید؛ ممکن است برخوردهایی داشته باشید و به قسمتهایی از آن ضربه وارد شود و بشکند. در نتیجه باید همیشه برای آماده سازی آن تلاش کنید.
اولین کاری که باید بکنید، این است که گواهینامه شرکت در مسابقات اتومبیلرانی بگیرید؛ به این منظور میبایست دو دور مدرسه مسابقه را به پایان برسانید. اگر خودروی مسابقه می خواهید، میتوانید یکی را کرایه کنید؛ البته این که خودروی مسابقه ندارید و میخواهید گواهینامه رانندگی مسابقه بگیرید، خودش جای سؤال است! با این حال، کرایه چنین ماشینی، هزینهای حدود ۲ هزار دلار برای شما خواهد داشت. همچنین هنوز هم سر حرف قبلیام هستم و میگویم که این ماشین کرایهای شما را به جایی نخواهد رساند.
۳- کارتینگ
نهایتاً به کارتینگ میرسیم. البته بعضیها با شنیدن اسم کارتینگ، چنین تصویری از آن در ذهن داشته باشند:
ولی قبل از هر چیز به یاد داشته باشید که:
کارتینگ خالصترین شکل از ورزش اتومبیلرانی است.
این گفته از دن ولدون است. آیرتون سنا نیز هنگامی که در مورد راضیکنندهترین رقابتهای دوران ورزشیاش از وی سؤال شد، گفت:
من میبایست به سال ۷۸، ۷۹ و دهه ۸۰ میلادی برگردم … وقتی که به رانندگی کارتینگ میرفتم. این رقابتها یک رانندگی و مسابقه خالص بود. هیچ سیاستی در آن دخالت نداشت… پولی در کار نبود. یک مسابقه واقعی بود.
در هر حال، اگر صدها هزار دلار در سال نمیتوانید هزینه کنید، بهتر است دور مسابقات کارتینگ را خط بکشید. اگر ماشین خود را کرایه میکنید که شرایط فرق میکند؛ ولی اگر میخواهید رقابت خوبی داشته باشید، باید خرج کنید. باید بتوانید یک شاسی مناسب و مدل بالا با قیمتی بین ۵ تا ۱۰ هزار دلار بسته به برند و سال تولید، تهیه کنید. موتور نیز کاملاً به بودجهای که صرف میکنید، وابسته است. به خاطر داشته باشید که یک کارت (Kart) کرایهای سرعتی حدود ۳۰ مایل بر ساعت خواهد داشت. یکی از بهترین موتورهای موجود در بازار که سرعتی بیش از ۷۰ مایل بر ساعت ایجاد میکند، قیمتی برابر ۱۸۰۰ دلار خواهد داشت. موتور TaG با بیش از ۸۰ مایل بر ساعت، بین ۲۵۰۰ تا ۳ هزار دلار برایتان هزینه خواهد داشت. موتور moto نیز بین ۵ تا ۶ هزار دلار وجود دارد که سرعت کارت را به ۱۰۰ تا ۱۲۰ مایل بر ساعت میرساند. البته شما نمیخواهید که یک موتور جدید خریداری کنید و میتوانید از دستدومهای حدود ۷۰۰ دلار نیز استفاده کنید.
در اولین سال حضورم در مسابقات، به صورت کلی، بین ۴ تا ۵ هزار دلار هزینه کردم. این مبلغ شامل تمام مواردی است که من نیاز داشتم تا از صفر شروع کنم. هزینههای موتور، کارت، کرایه پارکینگ در پیست، ورودی مسابقات و تعمیرات. البته با هر تجهیزات استانداردی میتوانید به پیست رفته و در مسابقات شرکت کنید و شانس رقابت با رانندگان حرفهای را داشته باشید؛ رانندگانی که از مسابقات معتبری چون IndyCar، F3، GP2، GP3 و … میآیند. حتی یک رقابت محلی قهرمانی باشگاهی بسیار جدّی گرفته میشود.
خلاصه و نتیجهگیری
اگر یک راننده مسابقه هستید، بخش منطقی مغز را کنار گذاشته و به نتایج منطقی فکر نمیکنید و از لحاظ ذهنی هیچ حد و مرزی برای خود قائل نمیشوید. اگر از عهده هزینهها میتوانید برآیید، پس بهتر است به اولین باشگاه کارتینگ دم دستتان رجوع کنید و یاد بگیرید که چگونه سرعت بروید. سپس در یک سری مسابقات سطح پایین به عنوان تست شرکت کنید. بعد از آن به فکر اسپانسر باشید تا بتوانید به صورت حرفهای این رشته ورزشی را دنبال کنید.